امروز تو تاکسی بودم نمیدونم راننده تاکسی مست بود نئشه بود شیشه ای پنجره ای چیزی زده بود از اول نشستم تو ماشین بلند بلند شعر میخوند{-15-} یکم رفتیم جلو یه دختره سوار شد موهاش ازین پستیژه پاستیله ازونا بود یه شال یه وجبیم رو سرش با کلی ناز و اشوه خرکی به راننده میگه:اقـــــــــا؟ببخشید(نه اونجوری نه.صداتو نازک کن گردنتم یکم کج کن دوباره بگو....اها استیلت عالیه.خودشه.حالا دوباره تکرار کن)اقــــا؟ببخشید امامم میرید؟؟؟ راننده برگشت گفت اگه نمیرید که میترکید ینی منفجر شدم از خنده{-33-} خدایا این ملتو زیر سایه ی خودت نگهدار همشونم بفرست بهشت خیلی باحالن
9 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/10/19 - 01:06